( بنام تو اي آرام جان )
*************************
السلام عليك يا علي بن موسي الرضا
ميلاد با سعادت و پر بركت هشتمين گلدسته ي قدسي آستان امامت و ولايت ، شمس الشموس ، السلطان ابالحسن علي ابن موسي الرضا عليه السلام مبارك باد
عزت زياد ..... سرفراز باشيد
فرارسيدن عيد سعيد فطر ، عيد تطهير روح و فطرت ، بر همگان مبارك باد
در ماه هستي بخش و مبارك رمضان كه گستره ي نور رحمت الهي ، جهان را در برگرفت ، ما را در كشتي نجات بخش طاعت و عبادت جاي دادند و با ريسمان محبت حضرت حق ، از حلقوم امواج نافرماني نجاتمان بخشيدند
خوشــا دردي كـــه درمـــانش تو باشي
خوشـــا راهــي كــه پـايـانش تو باشي
خوشـــا چشمي كـــه رخـسـار تو بيند
خوشــا ملكي كــه سلطانش تو باشي
همه شادي و عشرت باشد اي دوست
در ان خــانــه كــه ميهمانــش تو باشي
مجددا حلول ماه شوال و فرارسيدن عيد قبولي طاعات و عبادات ، عيد خجسته ي فطر بر همگان تبريك و تهنيت عرض مي نمايم
عاشقان عيدتان مبارك باد
( بنام تو اي ارام جان )
سلام و عرض ادب و تسليت به مناسبت شهادت اسوه ي صبر و تقوا ، مولي الموحدين امير عشق و عدالت ، حضرت علي عليه السلام به همه ي عاشقان و شيفتگان مكتب ولايت و امامت
خدايا در اين ماه پر خير و بركت كه در ان قدر را قرار دادي تا ما قدر دان نعماتي باشيم كه از روي كرمت بر ما عنايت داشته اي
پروردگار به ما توفيق درك شب قدر عنايت فرما
بيت زير رو خداي سبحان براي رو سيهاني چون من فرموده
همه شـب ها را قــدر بودي
شب قدر را تو بي قدر بودي
عزت زياد ..... التماس دعا
يـــــا علــــي مـــــدد
(بنام تو اي ارام جان )
سلام و عرض ادب و تبريك به مناسبت سالروز ولادت كريم اهل بيت ، حضرت امام حسن عليه السلام
خوشحالم كه ميبينم باز دست به قلم شديد و خوشحال تر از اينكه ميبينم قالب وبلاگتون زيبا تر شده بخصوص مزين به اثر جاوادانه اي از استاد فرشچيان شده اميدوارم كليه امورات با توكل به خداي بزرگ و شفاعت اهل بيت بر وفق مرادتان با موفقيت و سرفرازي همراه باشه انشالله
راستي شيريني دانشگاه و اينا رو هم يادت باشه بعد از ماه مبارك رمضان بدي ها ... اينم انشاالله
هركه در بند زلف يار بود
در جهانش كجا قرار بود
وانكه ياد لبش كند روزي
تا قيامت در ان خمار بود
فتنه هايي كه زلفش انگيزد
همه خود نقش ان نگار بود
باز هم شب ميشود، و چراغها يكي پس از ديگري خاموش... مثل هميشه اتاق تنهايي من است كه بوي بيخوابي ميدهد: يك چراغ روشن!به خودم ميگويم: امشب را استراحت كن! خسته شدي. كليد چراغ را ميزنم. خاموش كه ميشود تازه چراغ اندرونم روشن ميشود. روي تخت پهن ميشوم، چشمها را ميبندم... اما چراغ درون هنوز روشن است.
آن روز، يادت هست؟چه سؤال بيهودهاي! حتماً يادت هست. مگر تو چيزي را فراموش ميكني؟